پلام

گیلان، رودسر، اشکورات، روستای پلام

پلام

گیلان، رودسر، اشکورات، روستای پلام

پلام

تقدیم به شهیدان گلزار پلام
*******************************
شهید سیروس آقاجانی
فرزند: آقاجان
تاریخ تولد: 1343/03/12
تاریخ شهادت: 1364/02/05
محل شهادت: مریوان
*******************************
شهید ایرج اکبری
فرزند: موسی
تاریخ تولد: 1345/03/15
تاریخ شهادت: 1367/04/04
محل شهادت: طلائیه اهواز

آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «منطق و فلسفه» ثبت شده است

فرهنگ لغت عمید
۱. برسی چیزی با روی چیز دیگر از روی مشابهت؛ سنجش؛ مقایسه.
۲. اندازه‌گیری.
۳. گمان.
۴. (اسم) اندازه.
قیاس مع‌الفارق: قیاس کردن چیزی با چیز دیگر بی‌آنکه مناسبت و اشتراکی میان آن دو باشد.


فرهنگ فارسی معین
1- سنجیدن ، اندازه گرفتن .
2 -  اندازه و مقدار.
3 - استخراج نتیجة جز یی از کلی.

لغت نامه دهخدا
قیاس . (ع اِ) ج ِ قوس . (از اقرب الموارد). رجوع به قوس شود. || (مص ) به ناز خرامیدن . (از اقرب الموارد). || اندازه گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
اندازه گرفتن دو چیز. دو چیز را با هم سنجیدن . (فرهنگ فارسی معین ).
برابر گرفتن با کسی در قیام و بر روشی رفتن که دیگری بر آن رفته باشد. و با لفظ کردن و گرفتن مستعمل . (آنندراج )..

ترکیب ها:
- قیاس استثنایی . قیاس اصولی . قیاس اقترانی . قیاس بسیط. قیاس جلی . قیاس خطابی . قیاس خفی . قیاس خلف . قیاس دور. قیاس سفسطی . قیاس سوفسطایی . قیاس شرطی .قیاس شعری . قیاس غیرکامل . قیاس فراسی . قیاس فی نفسه .قیاس کامل . قیاس کردن . قیاس مساوات . قیاس مستقیم . قیاس معکوس . قیاس مغالطی . قیاس مقاومت . قیاس مفصول . قیاس موصول .
(اصطلاح اصول ) قیاس عبارت از آشکار ساختن شبیه حکم و علت یکی از دو قول است در قول دیگر. ذکر آشکار کردن بجای اثبات برای آن است که قیاس هیچ حکمی را به اثبات نمی رساند، بلکه آن را ظاهر می نماید و ذکر شبیه حکم و علت برای احتراز از بیان انتقال اوصاف یکی از دو قول است بقول دیگر.
قیاس ممکن است هم بین دو شی ٔ موجود صورت بگیرد و هم بین دو معدوم و آن بر دو قسم است : قیاس جلی و قیاس خفی .
قیاس جلی آن است که فهم آن را به آسانی دریابد و بپذیرد و خفی بعکس آن است و این نوع دوم جزو استحسان شمرده می شود. (از تعریفات جرجانی ص 78).
- اصحاب قیاس ؛ اصحاب رأی . گروهی از فقها از پیروان ابوحنیفه که بقیاس در احکام شرعی عمل کنند و آن را در شمار ادله آرند و حجت دانند.
ترکیب ها:
- قیاس اصولی . قیاس اولویت . قیاس بطریق اولی . قیاس جلی . قیاس خفی . قیاس شبه . قیاس ظنی . قیاس علت . قیاس قطعی . قیاس مستنبطالعلّه . قیاس منصوص العلّه .
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۳۱
حسین امیرعلی

فرهنگ فارسی معین
(سَ سَ طِ) (اِ.) مغالطه کردن برای وارونه نشان دادن حقایق.

فرهنگ لغت عمید
استدلال و قیاس باطل و مغالطه برای دگرگون نشان دادن حقایق؛ انکار حسیات و بدیهیات.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۱۹
حسین امیرعلی
لغت نامه دهخدا
مغالطه:
[ م ُ ل َ طَ / ل ِ طِ ] (از ع ، اِمص ) مغالطة. مغلطه با همدیگر. (ناظم الاطباء).
(اصطلاح منطق) عبارت است از قیاس که فاسد باشد به واسطه ٔ اختلال شرطی معتبر در انتاج به حسب کمیت یا کیفیت یا از جهت صورت یا ماده . (نفایس الفنون ).
قیاس فاسدی است که منتج به نتیجه ٔ صحیح نباشد و فساد آن یا از جهت ماده است یا از جهت صورت و یا از جهت صورت و ماده هر دو.
فساد قیاسی از جهت صورت به این است که شرایط لازم که با رعایت آن شرایط قیاسی منتج خواهد بود در هیأت و شکل آن رعایت نشده باشد و از جهت ماده به این است که مثلاً مطلوب با مقدمات قیاسی یا یکی از آنها یکی باشد که از نوع مصادره بر مطلوب است و بدیهی است که فاسد بودن آن از هر دو جهت به این است که شرایط منتج از جهت هیأت و شکل رعایت نشده باشد و مطلوب از آن هم با مقدمات یکی باشد. (از فرهنگ علوم عقلی سیدجعفر سجادی ).
قیاسی است که مقدمات آن مرکب از وهمیات و مشبهات باشد.وهمیات قضایایی هستند که به واسطه ٔ قیاس با امور محسوسه و یقینی مسلم پنداشته می شوند و حال آنکه صحت آنها مورد تصدیق عقل نیست .
مشبهات نیز به واسطه ٔ مشابهت با قضایای صادقه، خود صادق انگاشته می شوند در صورتی که کاذبه اند.
خطاها یعنی افکاری که با واقع مطابقت ندارند و باعث مغالطه می شوند یا از روی قصد و اختیار سر می زنند یا از روی قصد و اختیار نیستند.
حکما و علمای منطق این خطاها را به اعتبارهای مختلف دسته بندی کرده اند. بیکن آنها را بت می خواند و چهار گونه می داند از این قرار :
1- بتهای طایفه ای، یعنی خطاهایی که ناشی از طبیعت نوع بشر هستند. تصادفات را علت واقعی امور پنداشتن، و قیاس به نفس کردن و برای هر امری علتی غایی فرض نمودن و نظایر آنها از این گونه خطاها هستند.
2- بتهای شخصی ، یعنی خطاهایی که ناشی از شخصیت اختصاصی افراد انسانی هستند چنانکه از افراد مردم یکی حساس و زودرنج است ، دیگری شهوت مال دارد، دیگری پای بند فکر و عقیده ٔ خاصی است ، دیگری جاه طلب یا شهرت دوست است و بر همین قیاس ... این خصوصیتها و نظایر آنها ممکن است منشاء اشتباهات و خطاهای بسیار واقع بشوند.
 3- بتهای میدانی یا بازاری ، یعنی خطاهایی که در نتیجه ٔ اجتماع مردمان و معاشرت با یکدیگر پیدا شده است و نمونه ٔ آنها در الفاظی که برای همه کس معنی دقیق و صحیح ندارند به خوبی نمایان است مانند عقیده به افلاک و تصادف و بخت و نظایر آنها.
4- بتهای نمایشی ، یعنی خطاهایی که از تعالیم حکما و مشاهیر عالم ناشی هستند مانند بسیاری از دستگاههای فلسفی و پاره ای معتقدات که موجب گمراهی آدمیان می شوند.
مالبرانش خطاها را پنج قسم ذکر کرده است :1
- خطاهای حواس .
2- خطاهای تخیل .
3- خطاهای ادراک .
4- خطاهای ناشی از تمایلات .
5- خطاهای ناشی از شهوات .
در تقسیمات فوق موجبات اصلی خطاها بیشتر موردنظر بوده است . در تقسیمات دیگری که معمولاً از خطاها می کنندتوجه را بیشتر به خللی که در استدلال روی می دهد معطوف می دارند و در این صورت استدلال عنوان سفسطه و مغالطه را پیدا می کند.
علل عمده ای که موجب سفسطه و مغالطه می شوند عبارتند از:
1- اشتراک و اجمال در الفاظ، یعنی مبهم بودن معنی یا ایهام داشتن آن ، خاصه هنگامی که در مقدمات و در نتیجه ٔ قیاس ، لفظ واحد به دو معنی مختلف آورده شود.
2- ترکیب الفاظ به وجهی که موجد فساد گردد، و آن یا به صورت ترکیب مفصل است ، یعنی آنچه در مقدمه ٔ جداگانه و به تفصیل آورده اند در نتیجه ترکیب گردد. مثال : این شخص معلم و عضو خوبی است ، پس معلم خوبی است . یا به صورت تفصیل مرکب است و آن درست عکس صورت اول است ، مانند اینکه گفته شود: عدد هفت زوج و فرد است پس هفت زوج و هفت فرد است .
3- ایهام انعکاس ، و آن هنگامی است که قضیه ٔ کلیه ای را منعکس کرده مقدمه ٔ قیاس قرار دهند، در صورتی که عکس آن قضیه صادق نباشد. مثال : هر انسانی ذی حس است ، پس هر ذی حسی انسان است .
4- تجاهل نسبت به موضوع ، یعنی سعی در اثبات چیزی که مورد بحث نیست مانند عمل دادستان یا وکیل دعاوی هنگامی که به جای سعی در اثبات مجرمیت متهم به بیان بدی جرم و جنایت و زیانی که برای جامعه دارند می پردازد.
 5- مصادره ٔ به مطلوب ، و آن در صورتی است که چیزی را که اثباتش مورد نظر است ثابت شده پندارند. یک نمونه از مصادره به مطلوب قیاسی است که گالیله در آثار ارسطو یافته و خاطر نشان کرده است .
ارسطو در اثبات اینکه مرکز زمین مرکز عالم است، چنین استدلال می کند: «طبیعت اشیاء ثقیل این است که به مرکز عالم می گرایند. تجربه نشان می دهد که اشیاء ثقیل به مرکز زمین می گرایند پس مرکز زمین، مرکز عالم است » در کبرای این قیاس مصادره ٔ به مطلوب به خوبی نمایان است، زیرا حکم به اینکه «اشیاء ثقیل به مرکز عالم می گرایند» در صورتی میسر است که مرکز عالم و مرکز زمین را قبلاً یکی بدانیم .
(از مبانی فلسفه تألیف علی اکبر سیاسی صص 261-263). قیاس مغالطی . قیاس سوفسطایی . سفسطه . حکمت مموهه.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به اساس الاقتباس صص 515-529 شود.
- مغالطه ٔ عام الورود ؛ قیاسی است که به وسیله ٔ آن هم اثبات مطلوب و هم نقیض آن ممکن باشد. (فرهنگ علوم عقلی تألیف سیدجعفر سجادی ).
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۱۵
حسین امیرعلی